بسمالله الرحمن الرحيم سلام عليکم گلدختر خانوم اول اينکه بايد بگم من اصلا جزو اون عده ضعيف النفس نيستم که خودم رو دست کم بگيرم و بخوام به زور بگم اره ما هم دل داريم بلکه برعکس! اما حرف من اينه که بايد خيلي چيزا رو مردم ببينند و بدونند! من ميگم به جاي اينکه بيان بعضي عشق هاي ساختگي (که تو کلش يه حرف حسابي پيدا نيست) رو نشون بدن ميتونن از زندگي شهدا بگن (در اينجا پيشنهاد ميشود زندگي شهيد مدق رو حتما بخوني حتما! فکر کنم تو مجتمع کتابفروشي قدس قم پيدا ميشه ) که حداقل يه چيزي ميشه ازش ياد گرفت نمي دونم تاحالا کتاباي نيمه ي پنهان ماه رو خوندي يانه ولي پيشنهاد ميکنم حتما بخونش ... (طريقه ي اشنايي شهدا با همسرشون و زندگي و...)و دوم اينکه تاحالا فکر کردي اگر مردم واقعيت دين رو بدونن چي ميشه به نظر تو درسته نيمه ي پنهان ماه هميشه پنهان بمونه اون وقت چه انتظاري ميشه داشت که يه جوون از دين خوشش بياد(وقتي فقط مسائل خشک دين رو ميبينه و استقفر الله هاش رو ميشنوه؟! )اگر قرار بود نيمه ي پنهان ماه هميشه پنهان بمونه پس فلسفه درس خوندن شما طلبه ها چيست؟ راستي پس ماه شب چهارده چي؟! نمي دونم منظورم رو متوجه شدي يا نه ... و نکته ي سوم اينکه من منظورم تنهااين نبود منظورم اين هست که سينماي ما نياز به تحول داره در همه ي زمينه ها ... و درست نيست يک عده که چيزهايي از دين رو قبول دارن خودشون رو کنار بکشن و عرصه رو خالي کنن . خيلي خوشحال شدم که امدي و نظرت رو دادي بازم ازين کارا بکن خوشحال ميشم .موفق باشي يا مهدي(عج)